آیا شما هم شنیدهاید که این روزها بازهٔ زمانی توجه انسانها از ماهی قرمز هم کمتر شده است؟
«چند دقیقه میتوانید بدون چک کردن گوشی با دوستتان حرف بزنید یا کتاب بخوانید؟» «طولانیترین مطلبی که میتوانید بیوقفه روی گوشی بخوانید چند کلمه است؟» «آخرین باری که توانستید یک فیلم سینمایی را کامل و پیوسته ببینید کی بود؟»
«آیا پیش میآید که وقتی دوستتان مشغول تعریف یک خاطره است، به او خیره شوید و نشان دهید که حرفهایش را گوش میدهید، اما سفری ذهنی را به دنیای گذشته و آینده آغاز کنید؟» «چقدر پیش میآید که ببینید متنی را که همین الان خواندهاید، اصلاً به خاطر ندارید و مجبور شوید دوباره آن بخوانید؟»
چنین سوالاتی به بحث «توجه» و «بازه زمانی توجه» مربوط میشوند.
«بازه زمانی توجه» یا «Attention Span» اصطلاحی است که در سالهای اخیر آن را بسیار بیشتر از قبل میخوانیم و میشنویم.
تعریف بازه زمانی توجه
مدت زمانی که میتوانیم توجه خود را عامدانه و آگاهانه به فعالیت یا موضوعی که مد نظرمان است معطوف کنیم.
یا به زبان ساده: مدت زمانی که میتوانیم ذهن خود را روی یک فعالیت مشخص متمرکز کنیم و حواسمان به موضوعی دیگر پرت نشود.
آیا ما دیگر نمیتوانیم مثل گذشته «توجه» کنیم؟
ظاهراً باور عمومی بر این است که قدرت توجه ما کمتر از گذشته است.
کافی است در یک دورهٔ تولید محتوا شرکت کنید و بخواهید اصول ساختن یک ویدئو را یاد بگیرید. اولین چیزی که به شما خواهند گفت این است که حتی اگر ویدئویی کوتاه در حد یک دقیقه میسازید، در چهار یا پنج ثانیهٔ اول به مخاطب بگویید که میخواهید چه بگویید. چون اگر در چند ثانیهٔ اول مخاطب را جذب نکنید، او شما را رها خواهد کرد (اصطلاحاً: ویدئوی شما باید Hook یا قلاب داشته باشد).
چه اتفاقی افتاده است؟ تا همین یک یا دو دهه قبل، ما فیلمهای سه یا چهار ساعتی را هم میدیدیم و اکنون به ما میگویند کلیپ یک دقیقهای هم طولانی است و اگر قلاب حرفهای شما در همان چند ثانیهٔ اول مخاطب را درگیر نکند، او را از دست میدهید.
از این دست توصیهها و تجربهها فراوانند و چنان که گفتیم، تجربه فردی ما هم تا حدی آنها را تأیید میکند.
چنین بحثی را میتوانیم از دو منظر بررسی کنیم. یکی این که باور عمومی در این زمینه چیست و چگونه شکل گرفته، و دیگری این که نگاه علمی و پژوهشهای روشمند چه میگویند. در ادامه از هر دو زاویه به این موضوع نگاه میکنیم.
تمرکز در کلاس درس
کلاس درس نیز از این قاعده مستثنا نیست. موضوع کاهش تمرکز در دانش آموزان، کار را برای معلم و دانش آموز سخت تر کرده است. یکی از مهم ترین راه کارهایی که می توان در کلاس درس از آن بهره برد، استفاده از بازی و فعالیت های متنوع حرکتی در کلاس است. در این حالت معلم صرفا متکلم نیست و دانش آموزان با فعالیت های مختلف و تعامل با یکدیگر مسائل آموزشی را فرا می گیرند. این در حالی است که در بسیاری از مدارس هنوز از این مدل های قدیمی استفاده می شود و با توجه به پایین بودن تمرکز دانش آموزان، زنجیره آموزش از همان ابتدا شکل نگرفته و کار را برای دانش آموز سخت تر می کند.